جدول جو
جدول جو

معنی خوش ذوق - جستجوی لغت در جدول جو

خوش ذوق
خوش سلیقه، خوش قریحه (شاعر) نیکو طبع
تصویری از خوش ذوق
تصویر خوش ذوق
فرهنگ لغت هوشیار
خوش ذوق
خوش قریحه، خوش طبع، خوش سلیقه
تصویری از خوش ذوق
تصویر خوش ذوق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش قول
تصویر خوش قول
کسیکه به قول و وعده خود عمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خوش
تصویر خوش خوش
رفته رفته، آهسته آهسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خلق
تصویر خوش خلق
ساویز دشاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خلق
تصویر خوش خلق
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش قول
تصویر خوش قول
کسی که به قول و وعدۀ خود عمل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش پوش
تصویر خوش پوش
ویژگی کسی که لباس خوب و خوش دوخت می پوشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش نوا
تصویر خوش نوا
خوش آواز، دارای آواز و صدای خوشایند و دلنشین
خوش خوٰان، خوش لحن، خوش الحان، خوش گو، خوش سرا، عالی آوازه
فرهنگ فارسی عمید
آنکه ذوق سلیم ندارد بی ذوق: کور ذوقان ز فیض تربیتت چو مسیحا مزا جدان سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش وقت
تصویر خوش وقت
خوشحال، شادوخرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خوش
تصویر خوش خوش
کنایه از از روی خوشی
کم کم، به تدریج و تأنّی، متدرّج، رفته رفته، اندک اندک، خوش خوشک، کم کم، پلّه پلّه، جسته جسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش جوش
تصویر خوش جوش
Pugnacious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
агрессивный
دیکشنری فارسی به روسی
आक्रामक
دیکشنری فارسی به هندی
যুদ্ধপ্রিয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید